شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ مسعود زارعیان در جدیدترین تجربه اش در عرصه مستندسازی، اثری درباره زندگی مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سیدجعفر ماه رخسار، از خادمان فرهنگ رضوی و کسی که حدود پنجاه سال به مرثیه سرایی در حرم مطهر امام رضا (ع) مشغول بوده، تولید کرده است.
او در این مستند که «ماه رخسار» نام دارد، روایتی متفاوت از زندگی مرحوم ماه رخسار را به تصویر کشیده و به سراغ بخشی از زندگی این مرثیه سرا رفته که بسیار جذاب و آموزنده است. ما به بهانه پخش مستند «ماه رخسار» از شبکه یک، با مسعود زارعیان، مستندساز مشهدی، گفتوگو کردهایم که در ادامه پیش روی شماست.
به گفته مسعود زارعیان، ساخت مستند «ماه رخسار» به سفارش بنیاد بین المللی امام رضا (ع) در سال ۱۴۰۱ و زمانی که هنوز خود مرحوم ماه رخسار در قید حیات بود، آغاز شد، اما در این بین وقفههایی در کار پیش آمد که روند تولید را طولانی کرد و باعث شد مستند حدود یک سال پس از درگذشت این خادم رضوی روی آنتن برود.
او که در این مستند تلاش کرده است بر ویژگی خاص و تازهای از زندگی مرحوم ماه رخسار تمرکز کند، درباره روند ساخت اثرش میگوید: مداحان و ستایشگران، افرادی هستند که تلاش میکنند در خط اهل بیت (ع) حرکت کنند و به نوعی ترویج دهنده آموزههای معصومان (ع) باشند؛ افرادی متواضع و بااخلاق که مردم هم به آنها اعتماد دارند. آقای ماه رخسار هم از این قاعده مستثنا نبود.
او همچنین از اندک افرادی بود که بر سنتی خوانی و مجلسی خوانی پافشاری میکرد و از اشعار وزین، درست و پرمعنا و ملودیهای ایرانی و عربی و دستگاههای آوازی ایرانی در مرثیه خوانی هایش بهره میبرد. اما آنچه بیشتر از همه این موارد نظر من را جلب کرد، ویژگیای بود که در زیست نوکری او پیدا کردم. ویژگیای که بیشتر در مبلغان و روحانیان سراغ داشتم و آن هم رفتن به روستاها و شهرهای دورافتاده برای انجام کارهای تبلیغی بود.
این فیلم ساز با اشاره به سفرهای مداوم مرحوم ماه رخسار به شهر راوند در استان اصفهان، یادآور میشود: وقتی مناسبتهایی مانند محرم فرا میرسید و مرحوم ماه رخسار برای اجرای برنامه به راوند میرفت، جمعیت زیادی به استقبالش میرفتند و شتر و گاو و گوسفند در مسیرش قربانی میکردند؛ کاری که بیشتر برای استقبال از هنرمندان و سیاست مداران انجام میدهند.
این سنگ تمام گذاشتن مردم برای مداح اهل بیت (ع) و نیز مشی مرحوم ماه رخسار برای من بسیار جذاب و جالب بود و تصمیم گرفتم تمرکزم را بر همین موضوع بگذارم. زارعیان که باور دارد مرحوم ماه رخسار به دلیل ارتباط گرفتن با مردم و ادامه این ارتباط طی پنجاه سال به شهرت رسیده بود، تأکید میکند: تصور کنید پنجاه سال خانه و زندگی تان را در ایام مناسبتی رها کنید و برای انجام کارهای تبلیغاتی و ستایشگری به شهر دوری بروید و در این بین هم بتوانید با ارتباطاتی که برقرار میکنید، موجب تحولی در آن منطقه بشوید.
درواقع سفرهای مداوم مرحوم ماه رخسار باعث شد تا مبانی دینی و کارهای تبلیغی به درستی انتقال پیدا کند و بر قلبها اثر بگذارد. ما به این اتفاق میتوانیم بگوییم تبلیغ عینی، عملی، اخلاقی و رفتاری؛ یعنی همان تبلیغی که اهل بیت (ع) بارها به تعابیر مختلف بر آن تأکید کردهاند.
او ادامه میدهد: مرحوم ماه رخسار حتی برای دیدار با رهبر معظم انقلاب، سفرش را به راوند لغو نکرد و تا پایان عمرش ارتباط خود را با مردم این شهر حفظ کرد.
زارعیان طی ساخت مستند «ماه رخسار» با مشکلاتی هم روبه رو شده که کار را برایش سخت کرده است: به طور معمول در کشور ما کوتاهیهایی مانند دیررساندن آرشیو در کار رسانهای رخ میدهد. ما هم در ساخت مستند «ماه رخسار» با این مشکل روبه رو شدیم و برای فراهم شدن برخی مسائل خیلی انتظار کشیدیم، اما، چون روند تولید مستند طولانی شده بود، سریعتر کار را جمع کردیم و درنهایت به نسخهای حدود شصت دقیقه رسیدیم که از شبکه یک پخش شد. البته امید داریم که در آینده با تدوینی دوباره نسخه بهتری را آماده کنیم.
او تأکید میکند: ما باید زیست مؤمنانه و مشی اخلاقی مرحوم ماه رخسار را ترویج دهیم و همچنین این خادم فرهنگی رضوی را به عنوان الگویی برای نسل تازه که میخواهد وارد عرصه مداحی و ستایشگری شود، معرفی کنیم. از این نظر جا دارد که هم کمبودهای مستند «ماه رخسار» برطرف و هم این اثر بیشتر دیده شود.
این فیلم ساز درباره ناهماهنگیهایی که در زمان فیلم برداری مستند پیش آمده است نیز توضیح میدهد: زمانی که ما تولید مستند را شروع کردیم، آقای ماه رخسار حال مساعدی نداشت، اما تلاش کردیم تصاویری از ایشان بگیریم. البته به دلیل برخی ناهماهنگیها در برنامه ریزی و اختصاص بودجه، نتوانستم آن طور که دلم میخواهد دوربینم را با این چهره مهم مشهد همراه کنم.
او مرحوم ماه رخسار را شخصیتی معرفی میکند که جزو هویت و خاطره جمعی مردم مشهد محسوب میشود و صحبت هایش را این گونه ادامه میدهد: باید امکانی فراهم میشد تا من بتوانم بدون دغدغه با این شخصیت بزرگ از لحاظ مادی و معنوی همراه شوم و نوع زیست و زاویه دید ایشان به دنیا را به درستی ثبت و ضبط کنم. درواقع ما باید بیست سی جلسه از مرحوم ماه رخسار فیلم برداری میکردیم، نه اینکه درمجموع پنج جلسه فیلم برداری داشته باشیم.
زارعیان که تلاش کرده است در مستندش زندگی یکی از چهرههای هویتی شهر مشهد را به تصویر بکشد، درباره کمبود ساخت این گونه از مستندها بیان میکند: متأسفانه ما در مشهد که خطه نابغه پرور است، کارهای عمیق و جدی برای شخصیتهای بزرگمان انجام ندادهایم. این درحالی است که در برخی شهرهای دیگر کشور آثار خوبی با محوریت معرفی شخصیتهای تأثیرگذار، با حمایت سازمانهای مربوط تولید میشود.
او ادامه میدهد: ما تا امروز فقط کارهای دکوراتیو انجام دادهایم که هیچ نتیجهای نداشته است. یعنی چند فراخوان منتشر و سروصدا ایجاد کردیم که میخواهیم کار هویتی انجام دهیم، اما درنهایت خروجی نداشتهایم.
این فیلم ساز، نداشتن برنامه، همت، دغدغه و غیرت وطنی و مذهبی را از دلایل کمبود آثار تصویری با محور معرفی چهرههای هویتی شهر میداند و یادآور میشود: نمیخواهم سیاه نمایی کنم، اما در عرصه تصویر دستمان خالی است. با این حال، ناامید هم نیستیم و معتقدیم ماهی را هر وقت از آب بگیریم، تازه است.
زارعیان همچنین با اشاره به مهاجرت بیشتر فیلم سازان مشهدی به پایتخت، بیان میکند: اکنون کمترین هزینه برای ساخت یک فیلم سینمایی بدون بازیگر مطرح، ۲۵ میلیارد تومان است. ما توقع چنین بودجهای نداریم و میگوییم با یک میلیارد تومان میتوان مستند خوب ساخت. یعنی واقعا ارزشش را ندارد؟
این هنرمند با تأکید بر علاقه مخاطبان به آثار تاریخی نیز میگوید: تاریخ شیرین است و همه دوست دارند با زندگی چهرههای تأثیرگذار از هر صنفی که باشند، آشنا شوند. البته مخاطبان شاید برای این گونه آثار بلیت نخرند، اما میتوانند برخلاف فیلمهای سینمایی بارها آن را در خانه شان تماشا کنند. چون یک سند تاریخی را میبینند و میتوانند موضوعاتی را از آن کشف کنند.